طوفانیست امیدبرای من برای تو
امیدیعنی چی؟اگه منظورت خوشبینی الکیه بدون که ازاین داستانا زیادشنیدمو واقعا انتظار شنیدن اینارو ازتودیگه ندارم فقط دوست دارم بدونم چطوری می خوای امید رو برای یه روستایی که تواین دنیای به این بزرگی هیچ کسی رونداره،نه امتیازی تواین مملکت داره نه دوست واشنایی که راه پیش پاش بزاره نه پول وثروت نه سلامتی کامل نه ... چنتا نه گفتم؟؟؟ اما اما ی کسی رومیشناسم که وقتی باهاش حرف می زنم به دقت گوش می ده برای دیدنش پول ازم نمیخواد،به خاطر بی پولیم منو مسخره نمی کنه ومنومنو!!!خواستم حرف بزنم که گفت صبر کن زهرا.گریه اش گرفت بغضش ترکید،زبانش نمی چرخیدبه زمین خیره شد مرزی بین پلک هایش نبود همیشه ازاین می ترسید که نکند کسی اشک هایش راببیند انگار می خواست بگوید من هنوز هم اورا محرم خودم می دانم علارغم ایمانم خیلی غبطه خوردم بروی موهای فرفری مشکی اش دست کشیدم درحالی که در اغوشم گریه می کرد .خدایا این دختر بیست ساله بنده ی توست ای کاش من هم به اندازه ی او برایت عزیز بودم از مال دنیا هیچ چی نداره ،بزرگترین سرمایه زندگیش تویی ویقین دارم تو عزیزانت راعزیز می گردانی.